درست مثل یک سال و نیم پیش
با
دستانی خالی و چشمانی پر....
- ۰ نظر
- ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۷
در لیوان سرد وجودم
چای داغ ریختم
شکست...
مادر بزرگم میگفت،
لیوان اگر اصل باشد،ب این راحتی ها نمیشکند...
آدم برفی با ادم ها فرق دارد،
سراسر برف است و سرما....
و از درون خالی.
فرق دارد با تویی ک زیر برف ها
منتظر آفتاب نشسته ای تا با تابشش زنده شوی،برای شروعی نو.
آدم برفی با تابش خورشید،زنده نمیشود.
ذره ذره تمام میشود و میمیرد.
او باتمام تنهایی اش،ب همین سرمای بی امان وابسته است...
آدم شدن ِ آدم برفی ها،فقط مال قصه هاست...
پ ن:
دنیایم بوی سکون گرفته است
چندیست نه راه پیش دارم و نه راه پس
انگار
پیوند عمیقیست
بین دوست داشتن ها و توقعات
بین دوست داشتن ها و کم صبری ها
انگار
آدم نباید پناه بغض های کسی شود...
ویا اگر شد،
حواسش باشد هیچ گاه بهانه ی همان بغض ها نشود...
اصلا
انگار نباید بغض ها را راهی هیچ مکانی بجز سجاده کرد...
آدم ها گاهی با قضاوت های نادرستشان،بی انصاف ب نظر میرسند...
یا رفیق من لا رفیق له...
تمام دوست داشتنی هایم در محبت تو حل میشوند...
ای پناه بی تابی ها...
وَاجْعَلْ "قَلْبى بِحُبِّکَ مُتَیَّماً"
دلم را ب محبت خودت بی تاب کن
#دعای-کمیل
مهربانی یعنی همینکه فراموش میکنی بدی هایم را
اما نمیدانم چ بنامم تو را وقتی روسیاه ب سویت می آییم و روسفیدم میکنی...
وَ لاَ لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبِیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ
#دعای-کمیل
عشق یعنی همین
یعنی وقتی روسیاهِ روسیاهی...
وقتی هیچ چیز برای دلبری نداری...
وقتی دستت خالیست..
اما دلت پر از شوق..
وقتی دوباره در زدنت با عقل جور در نمی آید...
وقتی باید خجالت بکشی از دوباره آمدن،
بیایی و...
در بزنی و...
بگویی "دل" آورده ام...
دل
اینجا کسیست ک در میگشاید
انَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ....