کاغذهایم را پر کردم از حرف ها و برنامه ها و نگاه های "منطقی"
اما
دلتنگی خطشان زد...
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود،بدیدم و مشتاق تر شدم
#سعدی
- ۰ نظر
- ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۰۳
کاغذهایم را پر کردم از حرف ها و برنامه ها و نگاه های "منطقی"
اما
دلتنگی خطشان زد...
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود،بدیدم و مشتاق تر شدم
#سعدی
نوجوان بودم ک گفت
اگر میخواهی رشته جامعه شناسی راانتخاب کنی،باید از خدا بخواهی تمام درد های جامعه را ب تو بچشاند...
گفت جامعه شناسی ک نفسش از جای گرم بلند شود،ب جایی نمیرسد.
نمیگویم تمام درد ها را لمس کرده ام...
اما ورودم ب این رشته همراه شد با تجربه هایی ک همیشه فکر میکردم فرسنگ ها با من فاصله دارند...
ربنا ولا تحملنا ما لا طاقة لنا به...