بی قراری

نگاشت های ذهنی پر دغدغه!!!

بی قراری

نگاشت های ذهنی پر دغدغه!!!

سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۳۵ ق.ظ

خیلی دور

نمیتونستم همینجوری پیش برم.

حالم بهم میخورد از اینکه جاده ای نداشته باشم برای تصورِ مقصد و دویدن.

دلم میخواست تمام توانمو بذارم برای به ثمر رسیدنِ دونه ای که خدا گذاشته وسطِ وجودم.

خیلی گشتم.

خیلی فکر کردم.خیلی حرف زدم.خیلی گوش دادم 

که بفهمم چیه واقعا استعدادم.

تست دادم.با مشاور حرف زدم.تهش به سه تا کلمه رسیدم.


کودک.هنر.تربیت


و این ها خیلی گنگ ان .خیلی پهناورن.خیلی دورن...


  • مهدیه میرزایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی